سنگینی غم این روزها بر دل مومنین اثر کرده است. و این را تو میتوانی از چهره شان بخوانی... امروز پیامبر از میان ما رفت. امروز پدر این امت رفت... در طول عمرم به این حقیقت رسیده ام که خانواده ای که پدر از میان آنها رفته باشد دیگران به آنان به گونه ی دیگری می نگرند.. رفتارهایشان نسبت به آنها عوض می شود و بعضاً حرکات ناپسندی از خود نشان می دهند. پدر... ستون خانواده است. پدر... هر چه قدر هم که از کار افتاده و پیر باشد، عزت خانواده است. خانواده مانند خیمه ای است.. رفتن پدر همانا و کشیدن چوب خیمه همانا. پدر... هرچه قدر بد اخلاق، هر چه قدر کم محبت، هر چه قدر... آبروی خانواده است. پیامبر (ص) فرموده بود: اَنَا وَ عَلیُّ اَبَوا هذِهِ الاُمَّة...من و علی پدران این امتیم... امروز این امت پدر از دست داده است. تو خود بگو که از این به بعد چه خواهد شد... وصایای پدر را نشنیده گرفتند! سخنان پیامبرشان را از یاد بردند... و شد آنچه نباید می شد! امروز بیاییم پای منبر امیرالمومنین بنشینیم و گوش به نوای غمناک دل او بسپاریم وقتی به مردم یادآوری می کرد آنچه را که فراموش کرده بودند که: رسول خدا (ص) در حالیکه بر روی سینه ام بود قبض روح شد، جان او در کف من روان شد و من چهره ام را با آن متبرک ساختم. این من بودم که پیامبر را غسل دادم و فرشتگان مرا یاری می کردند، در و دیوار خانه فریاد می زد؛ گروهی از فرشتگان فرود می آمدند و گروهی دیگر به آسمان پرواز می کردند؛ گوش من از صدای آهسته آنان که بر آن حضرت نماز می خواندند پر بود، تا آنگاه که او را در حجره اش دفن کردیم... (1) مردمی که هوا و هوس دنیا چشم و گوششان را بسته بود...و اینگونه امیرمومنان بر سر قبر رسول خدا ناله می کرد که: فَلَقَد وَسَّدتُکَ فی مَلحودَةِ قَبرِکَ وَ فاضَت بَینَ نَهری وَ صَدری ... این من بودم که با دستان خودم تو را در میان قبر نهادم و هنگام رحلت، جان گرامی تو میان سینه و گردنم پرواز کرد. پدر و مادرم فدای تو ای رسول خدا! با مرگ تو رشته ای پاره شد که در مرگ دیگران اینگونه قطع نشد، با مرگ تو رشته پیامبری، فرودآمدن پیام و اخبار آسمانی گسست. مصیبت تو ، دیگر مصیبت دیدگان را به شکیبایی وا داشت، و همه را در مصیبت تو یکسان عزادار کرد. اگر به شکیبایی امر نمی فرمودی، آنقدر اشک می ریختم تا اشک هایم تمام شود، و این درد جانکاه همیشه در من می ماند، و اندوهم جاودانه می شد، که همه اینها در مصیبت تو ناچیز است! چه باید کرد که زندگی را دوباره نمی توان باز گرداند، و مرگ را نمی شود مانع شد. پدر و مادرم به فدای تو! ما را در پیشگاه پروردگارت یاد کن، و در خاطر خود نگه دار.(2) و گاهی هم که آن مرد بزرگ و عالم بی همتا و سید بی مثال، غم، تمام وجودش را فرا می گرفت و کاسه صبرش لبریز می شد و گریه می کرد... پیامبر را مخاطب خود قرار می داد و می فرمود: انَّ الصَّبرَ لَجمیلٌ اِلاّ عَنکَ وَ اِنَّ الجَزَعَ لَقَبیحٌ اِلاّ عَلَیکَ وَ اِنَّ المُصابَ بِکَ لَجَلیلٌ وَ اِنَّه قَبلَکَ وَ بَعدَکَ لَجَلَلٌ همانا شکیبایی نکوست جز در غم از دست دادنت و بی تابی ناپسند است جز در اندوه مرگ تو، مصیبت تو بزرگ است و مصیبت های قبل و بعد آن در مقابلش ناچیزند.(3) در تمام نهج البلاغه ندیدم که علی علیه السلام به کسی بگوید "پدر و مادرم به فدای تو!" مگر اینکه از قبل یا بعد از آن، از رسول الله حرفی به میان می آورد. تا آخر عمر گرامیش از غم رسول خدا سوخت... شهادت می دهم که راهی را پیمود که رسول الله پیمود و در تمام عمر عمل کرد و علمش از عملش جلو نیافتاد! در خطبه هایش برای رسول خدا دعا می کرد... : بار خدایا! بین ما و پیغمبرت در نعمت های جاویدان، و زندگانی خوش، و آرزوهای برآورده، و خواسته های به انجام رسیده، در کمال آرامش و در نهایت اطمینان، همراه با مواهب و هدایای با ارزش، جمع گردان!
پی نوشت ها: 1. خطبه 197 2. خطبه 203 و 235 3.حکمت 292
هرگونه استفاده از مطالب و
فایل های این وبلاگ در جهت نشر فرهنگ دینی موجب امتنان است!!
طراحی: بی معرفت - نام قالب: دل شب
توسط نرم افزار: فتوشاپ CS و فرانت پیج 2003 قدرت گرفته از پارسی بلاگ
No
Copyright : Because of spreading Islamic thought you can use
all files and images.
Design by Bimarefat - Template Name: Dele Shab
Software : Photoshop CS & FrontPage 2003 Powered by Dear "Parsiblog.com"